معماری شکل گرا یا فرم گرا چیست ؟
فرم گرایی چیست؟
از کهنترین روزگاری که تاریخ فلسفه نشان میدهد، همیشه مسأله ی «فرم» با چشماندازهای گوناگون و در تقابلهای مختلف، مورد توجه فلاسفه بوده است. اصطلاحات جوهر(substance) و صورت(form)و ماده (matter) همیشه در مرکز گفتگوهای صاحبنظران بوده است. جوهر یا substance آن بخش از ماهیت شیء است که شیء هرگونه دگرگونی بپذیرد، آن جانب وجودیاش همچنان باقی است. در دیدگاه ارسطو جوهر شامل ماده و صورت هر چیز است، اما وجودی مستقل از شیء و ماده سازنده شیء دارد. با چنین چشماندازی جوهر غیرقابل دانستن خواهد ماند. ماده، به گونهای سنتی، همیشه در تقابل با form یا ذهن (mind) قرار دارد. بر طبق نظریات ارسطو ماده در تقابل با جوهر آن است که دارای فرم است. هر شیء که دارای عینیت باشد، از ماده و صورت ترکیب شده است.
در تمدن و فرهنگ ایران عصر اسلامی تقابلی که میان جوهر و عرض یا ماده و صورت یا عین و عرض یا هیولا و صورت وجود دارد، در حقیقت، استمرار همین گونه تقابل است که با چشماندازهای گوناگون خود را نشان میدهد. مسلمانان در برابر سوبستانس جوهر رابه کار بردهاند.
مفهوم فرم در هنر
اصطلاح فرم در طول تاریخ متناسب با نوع نگرش فیلسوفان، به طرق گوناگون تبیین شده است. در فرهنگ کتابخانه هنر، ریشه مفهوم فرم در یک اصطلاح قدیمی و مطرود فلسفه جستجو می شود. اصطلاح یونانی Eidos دارای مفهوم نمای یک چیز و به معنی آنچه که چیزی را بدان تشخیص می دهیم، می باشد؛ آنچه که به طور معمول شکل محسو س شخصیت یک شی را به واسطه نمای دیداری شی شامل می شود. معنی وسیع تر آن در بسط شخصیت و هویت ذاتی یک چیز نه صرفاً وجه دیداری آن – ادامه می یابد. که این به عنوان نوع و گونه اشیاء شناخته می شود. یک شی به اعتبار فرم (Eidos) خود (طی احساس بصری اولیه تشخیص تا درک مجرد جوهر) تشخیص داده شده و شناخته می شود و برای ما به عنوان یک موجودیت ممتاز آشکار می گردد.
افلاطون (یا پلاتونیوس، فیلسوف یونان باستان) اولین کسی بود که اصطلاح ایدوس (Eidos) را در فلسفه تبیین نمود . وی در مقالات تیمیوس (Timeaus) الگوهای فرمی ابدی (صور مثالی) را مطرح نمود. طبق عقیده وی کل موجودیت مشخص ماده بر اساس آن الگوها فرم جهان را پدید آورده است. وی فرم را واقعیت وجودی ابدی، که یک شی را آنچه که هست می سازد. تعریف نمود . در نظر افلاطون، فرم مقابل ماده بود. وی معتقد بود: فرم های ابدی اگر چه هویدا نباشد ولی واقعیتی برتر از اشیاء مادی هستند . فرم ابدی در واقع جوهر تغییر ناپذیری بود که تنها می توانست به وسیله چیزهای مادی و محسوس دریافت و یا تقلید شود.
فرم در معماری
گفت وشنود در باب مقوله فرم از دیرباز توسط معماران مورد توجه قرار گرفته و از آغاز نهضت معماری مدرن به این سو هر روز زمینه ای گسترده تر و عمیق تر پیدا کرده است، چرا که فرم سخن پایانی معمار در آفرینش فضاست و به همین جهت مکان آغاز کندوکاو در درون فضای معماری نیز به شمار می رود.
برای معماران که از دیدگاه آفرینشی در فضای معماری به فرم می نگرند، آفرینش فرم از اهمیتی بسیار برخوردار است، زیرا معمار در آفربنش فضا آنچه را می خواهد بگوید، با استفاده از فرم ابراز می کند، همچنان که موسیقی سازان، نقاشان، شاعران و فیلم سازان نیز هریک به زبان و بیان خاص خود آنچه را در دل دارند، از طریق صوت ها، کلام ها و رنگ ها به مخاطبان خودشان انتقال می دهند. فرم چه در موسیقی، چه در معماری و چه در شعر، بعدهای ذهنی را می نمایاند و تنها راه ممکن برای انتقال مفهومی خاص از سوی آفریننده اثر به استفاده کننده و مخاطب است.
معماری شکل گرا یا فرم گرا چیست ؟
فرم معماری، نقطه ی تماس بین توده و فضاست. فرم های معماری ، بافت ها، مصالح، مدولار نور و سایه، رنگ همگی به نحوی با هم ترکیب شده تا کیفیت و جوهر فضا را معرفی کنند. کیفیت معماری قابل تعیین توسط مهارت های طراح در کاربرد و مرتبط ساختن عناصر هم در فضای داخلی و هم در محیط پیرامون ساختمان است. فرم منظم یا نامنظم، تغییر شکل (افزایشی یا کاهشی) در فرم موجود، طراحی را بسیار منحصر به فرد و جذاب می کند. این امر سبب از بین رفتن فرم نخستین شده به نحوی که ساختمان به طور کامل متمایز از فرایند های پیشین است. چنین تغییر و تحولی توسط دستکاری های گسسته در طراحی قابل اجراست. فرم در معماری شکل گرا نقش ضروری دارد و موضوعی قابل بحث است. تنها شکل و پیکربندی ساختمان نیست بلکه عبارت است از عناصر متعددی که نقطه، خط، صفحه و حجم را در بر گرفته است. هر معماری بدون فرم قابل تصور نیست.
رویکرد فرم و محتوا در طراحی معماری
همواره دو عامل محتوا و فرم در عالم هنر و معماری حضور داشته است. با توجه به تکثر آرا در این خصوص این پرسش مطرح می شود که نسبت بین این دو چگونه می تواند باشد و در این پژوهش با بررسی این موضوع دیده شده است که در سنت، محتوا و فرم هر دو مهم بود اما این محتوا می باشد که عامل ایجاد فرم می باشد. اینکه چه چیزی آفریده می شود و محتوای آن مهم بود و طرز نمایاندن آن نیز از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. از این طریق الگوهایی بر اساس مبانی موجود خلق شده است. با ورود در دوران مدرن، انواع مختلفی از نسبت های بین فرم و محتوا به وجود آمد. این طیف از توجه به صرف به شکل در آثار راب کرایر با توجه به محتوا و رسیدن به یک نظریه محتوایی در نظریه آفرینش معماری جان لنگ متنوع می باشد گفته فرضیه این تحقیق این است که محتوا در هر دو را نیز با صورتی جدید عرضه می شود که طیف گسترده ای را می تواند شامل شود.
فرم در معماری چیست؟
در واقع فرم را میتوان نمود فیزیکی تفکرات و سنت انسانهایی دانست که به تولید فضا اقدام نمودهاند پس با درک درست از فرم تولید شده میتوان به درک صحیح فضا نزدیک شد. در زیباشناختی فرم یا صورت تظاهر حسی وواضح یک شئ است واین بیانی است که خود را در معرض قضاوت قرار می دهد.
براین اساس شکل پردازی صوری با توجه به فرم، وابسته به عوامل گوناگون است. به عنوان مثال فرم یک گشودگی در یک دیوار بایستی تابع جنس وساخت دیوار نیز باشد؛ گشودگی در یک دیوار آجری احتیاج به قوس دارد. در حالی که در دیواری از فولاد وشیشه گشودگی زاویه دارد مناسب تر به نظر می رسد. فرم یا صورت متأثر از محتوا است.
انواع فرم در معماری
فرم های بی قاعده در معماری
یک فرم بی قاعده، یک فرم فاقد ساختار است. این فرم قابل پیش بینی نیست وبه این دلیل بدیع است. اما به دلیل اینکه هر پیام بدیعی نیز بایستی در ارتباط با پیام های قبلی باشد و اگر اینطور نباشد برای ما قابل درک نیست، ما فرم های بی قاعده را بر اساس قانون تجربه در ارتباط با فرم های نظیرش که برای ما شناخته شده هستند می بینیم یا به عبارت دیگر تصویری را در ذهن ما تداعی می کنند.
فرم های بی قاعده بیننده را وادار به خیال پردازی می کند هرچه فرم عرضه شده به بیننده غیر عادی تر باشد ،بیننده بیش تر در دنیای خاطراتش به دنبال چیزی می گردد که با این فرم غیر عادی قابل قیاس باشد. فرم های با قاعده به ما مجال ساده کردن می دهند ولی فرم های آزاد قابل ساده کردن نیستند بلکه محتاج تداعی هستند.
فرم های با قاعده در معماری
فرم های باقاعده دارای اطلاعات معنایی بیشتری بوده ولی فرم های بی قاعده دارای اطلاعات زیبا شناختی بیشتر. فرم مفهومی است ذهنی وبرای اینکه بتواند وجود داشته باشد احتیاج به چیزی است که بتواند ان فرم را نشان دهد. وقتی صحبت از انواع فرم می کنیم بایستی از خود بپرسیم فرم چگونه قابل شناسایی است. فضا چیزی سه بعدی وطبیعتاً شکل آن نیز سه بعدی است. عناصر تعیین کننده فضا لااقل از نظر احساسی معمولاً سطوح دو بعدی هستند که به نوبه خود عناصرتعیین کننده آنها خطوط هستند.
فرم های با قاعده در معماری تابع قوانین هندسی هستند. پیام این فرم ها دارای حشوزیاد است. چراکه قابلیت پیش بینی در آنها زیاد است. ذهن می تواند با اطلاعات بسیار کمی این فرم ها راتکمیل وبازسازی کند. فرم های باقاعده دارای استخوان بندی یاساختار هستند ،قواعد فرم ها رابطه بین تک تک اجزاء هر فرم را مشخص کرده اند. ادرات شکل یا جستجوی ساختار که می تواند مثلاً یک محور تقارن یا طول های متشابه اضلاع یا زوایا یا کانون ها وغیره باشد، آغاز می شود.
ارتباط فرم و عملکرد در فرایند طراحی معماری چگونه است؟
در بیان رابطه فرم با عملکرد می توان گفت هر چند که شناخت عملکرد قبل از فرم پردازی روی می دهد اما این دو مفهوم به نوعی همگام با یکدیگر در فرایند طراحی مشارکت دارند. بنابراین فرم پردازی در انطباق با کارکردهای پروژه انجام می شود . همچنین فرم در پاسخ به زمینه، ساختار و سایر شرایط موجود، ساخته و پرداخته می شود. بنابراین آفرینش فضاهای مطلوب در گرو توجه کافی به فرم، عملکرد و ارتباط میان این دو است. البته ناگفته نماند که رویکرد پروژه در بازنمایی مفهوم فرم و عملکرد اثرگذار است. همانطور که پیش از این گفته شد ارتباط این دو به طور مثال در رویکرد مدرنیستی با فولدینگ متفاوت است و به تبع، نتایج متفاوتی را نیز در محصول طراحی (ساختمان) به ارمغان می آورد. لذا خلق فضاهای مطلوب، به این معنا که ضمن پاسخگویی به حوائج کاربران، معماری غنی و همساز با زمینه را به نمایش بگذارد؛ و همچنین از لحاظ ساختار پایدار باشد؛ مستلزم کسب شناخت از مفهوم فرم و عملکرد و نگاه آگاهانه به همزیستی این دو در پروژه های طراحی معماری است.
آثار معروف معماری شکل گرا
۹۹ درصد از آثار زاها حدید ، فرانک گری ، پیتر آیزنمن، کالاتراو و رم کولهاوس فرم های نامنظمی هستند که دستاوردی منحصر به فرد دارند:
مرکز استاتا (کمبریج، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا)
خانه رقص (پراگ، جمهوری چک)
ساختمان نورد (هانوفر آلمان)
بنای فوتوروسکوپ (پواتیه، فرانسه)
برج کپسولی (توکیو، ژاپن)
موزه گوگنهایم (بیلبائو، اسپانیا)
ورزشگاه ملی پکن(چین)
تالار شهر (لندن، انگلستان)
مرکز فرهنگی حیدر علی اف (باکو، آذربایجان)
خانه کج (لهستان)
موزه هنرهای معاصر (برزیل)
مقالات دیگر
_______________________________________________________