قدرت مقیاس: چگونه تناسبات تجربه انسان را شکل می دهند
قدرت مقیاس: چگونه تناسبات تجربه انسان را شکل می دهند
قدرت مقیاس: چگونه تناسبات تجربه انسان را شکل می دهند
نحوه درک و تجربه ما از فضاها فراتر از زیبایی شناسی است - آنها مستقیماً بر احساسات ، افکار و حتی خلاقیت ما تأثیر می گذارند. محیطهای بزرگ با سقفهای بلند اغلب حس آزادی و الهام را القا میکنند، در حالی که فضاهای کوچکتر و محصور تمرکز و دروننگری را تشویق میکنند. این صرفاً یک برداشت ذهنی نیست، بلکه یک پدیده علمی مطالعه شده است . در دهه 1960، ادوارد تی هال ، انسان شناس ، اصطلاح «اثر کلیسای جامع» را برای توصیف چگونگی تأثیر ارتفاع سقف بر شناخت و رفتار معرفی کرد . تحقیقات جدیدتر این ایده را گسترش داده است و نشان می دهد که چگونه معماری تصمیم گیری و حالات احساسی را در زمینه های مختلف شکل می دهد.
مطالعات هال نشان می دهد که سقف های بلند باعث ایجاد حس باز بودن، ترویج تفکر انتزاعی، خلاقیت و حل مسائل جامع می شود. برعکس، سقفهای پایینتر حس محصور بودن را تقویت میکند، تمرکز و تفکر تحلیلی را تقویت میکند. با تکیه بر این مفهوم، تحقیقات نشان میدهد که نواحی باز و وسیع، نواحی مغز مرتبط با کاوش فضایی و توجه را فعال میکنند، در حالی که فضاهای بسته واکنشهای احساسی و میل به خروج را برمیانگیزد. در محیطهای خردهفروشی، مطالعهای در سال 2014 توسط Joan Meyers-Levy و Rui Juliet Zhu نشان داد که سقفهای بلند ارزیابی گسترده محصولات را تشویق میکنند، در حالی که سقفهای پایینتر باعث تجزیه و تحلیل دقیق میشوند. این اصل در محیط های کاری و آموزشی نیز صدق می کند، جایی که فضاهای باز نوآوری و طوفان فکری را تقویت می کنند، در حالی که اتاق های کوچکتر تمرکز را روی کارهای دقیق افزایش می دهند.

با این حال، اثر کلیسای جامع صرفاً این درک را نشان می دهد که معماری به طور شهودی برای قرن ها به کار برده است. به عنوان مثال، کلیساهای گوتیک از سقف های سر به فلک کشیده نه تنها برای گسترش درک فضا بلکه برای نماد عظمت الهی استفاده می کردند. این ارتباط بین محیط و ادراک یک اصل اساسی در معماری عصبی است که چگونگی تأثیر عناصر فضایی بر احساسات و رفتارهای انسان را بررسی می کند. امروزه، این مفهوم فراتر از محیطهای مذهبی گسترش مییابد و در موزهها، ساختمانهای دولتی و سایر فضاهایی که برای برانگیختن هیبت، دروننگری یا الهام طراحی شدهاند، استفاده میشود.
همانطور که گفته شد، ارتفاع سقف تنها یکی از بسیاری از استراتژی های معماری است که مقیاس فضایی را تعریف می کند و تجربه کاربر را شکل می دهد. عناصری مانند رنگ ، مواد و نور نیز نقش مهمی در ایجاد فضاهای متمایز ایفا میکنند - یا باعث افزایش وسعت و گرما و صمیمیت میشوند. این عوامل نشان میدهند که چگونه درک ما از یک فضا عمیقاً با احساساتی که برانگیخته میشود مرتبط است. در این زمینه، مقیاس به ابزاری اساسی در انسانیسازی معماری تبدیل میشود و فضاها را قابل زندگیتر و سازگارتر با نیازهای حسی میکند. همانطور که یوجین راسکین در سخنرانی معماری برجسته می کند ، معماری می تواند چهار نوع مقیاس را در نظر بگیرد تا نسبت، راحتی و تجربه را متعادل کند و همیشه دیدگاه انسان را در اولویت قرار دهد. در زیر به بررسی هر یک از این مقیاس ها و کاربرد آنها در پروژه های مختلف معماری می پردازیم.

مقیاس طبیعی
انسانها میدان دید عمدتاً افقی دارند، که توضیح میدهد که چرا فلسهای کوچکتر احساس طبیعیتری دارند. زاویه دید ما بین 50 تا 55 درجه است و ارتباط با سازه های بسیار بلند یا فضاهای بسیار وسیع را سخت تر می کند. در مقابل، ساختمان های پایین تر احساس شهودی و هماهنگی بیشتری دارند. مقیاس انسانی در معماری هم بر ابعاد فیزیکی و هم بر ادراک حسی تأثیر می گذارد و تأثیری خوشایند و از نظر روانی مثبت ایجاد می کند. فضاهایی که با در نظر گرفتن مقیاس انسانی طراحی شده اند، ارتباطات ارگانیک، سهولت ناوبری و احساس قوی تر تعلق را تشویق می کنند. علاوه بر این، آنها با نسبت های موجود در طبیعت و بدن انسان هماهنگ هستند و حس آشنایی و تعادل را تقویت می کنند.
خانه پیشاهنگی / BAAG

مرکز فرهنگی بومی و مدیتیشن کالج متوسطه بنتلی / dwpIsuters

مقیاس یادبود
در مقابل، مقیاس یادبود به طور قابل توجهی بزرگتر از مقیاس انسانی است و عمدتاً در ساختمانهای عمومی، سازههای مذهبی و بناهای یادبود استفاده میشود. طبیعت با شکوه آن به طور طبیعی باعث می شود که کاربران احساس کوچکی و محدود کنند. از نظر تاریخی، مقیاس یادبود به عنوان ابزاری برای قدرت عمل کرده است - حاکمان، دیکتاتورها و مقامات مذهبی از ساختارهای بزرگ برای نشان دادن پیروزی ها، ابراز تسلط و حتی القای ترس استفاده کرده اند. با این حال، با تکامل ارزشهای اجتماعی، معماری تاریخی به طور فزایندهای برای خدمت به نیازهای عمومی، تقویت دسترسی، هویت فرهنگی و تعلق جمعی تغییر کاربری داده است.
بورس اوراق بهادار / Tadao Ando Architect & Associates + NeM Architectes + Pierre-Antoine Gatier

پارک نجومی دبیرستان ژنزه / معماران خاص + معماران واحد

کلیسای جامع مسیح نور / SOM

مقیاس صمیمی
از سوی دیگر مقیاس صمیمی شخصی و دعوت کننده است. زیرمجموعه ای از مقیاس انسانی است که برای تقویت راحتی، حریم خصوصی و احساس عقب نشینی طراحی شده است. عناصری مانند انگلنوک - یک گوشه نشستن کوچک در نزدیکی شومینه - یا یک نیمکت پنجره داخلی نمونه فضاهایی هستند که این مقیاس را تداعی می کنند. نزدیکی دیوارها و کاهش باز بودن احساس آرامش و امنیت را افزایش میدهد و این مناطق را برای مطالعه، تفکر یا آرامش ایدهآل میکند. مقیاس صمیمی نه تنها در مکانهای مسکونی، بلکه در محیطهای تجاری مانند رستورانهای دنج و کافههای کوچک که فضایی گرم و صمیمی ایجاد میکند نیز مرتبط است.
موزه هنر زایشوی / جونیا ایشیگامی + همکاران

خانه گرم استودیو / دانشگاه جیائو تونگ شانگهای

نمازخانه زمین / Cabrera Arqs

مقیاس شوک
مقیاس شوک، کمترین متعارف از این چهار مورد، برای تعجب و به چالش کشیدن ادراک استفاده می شود. معمولاً در پروژههای تجربی یا هنری یافت میشود، از طریق نسبتهای بزرگ یا غیرمنتظره کوچک تأثیر فوری ایجاد میکند. این رویکرد که اغلب در معماری مفهومی و تاسیسات هنری دیده می شود، انتظارات فضایی سنتی را مختل می کند و کنجکاوی یا هیبت را برمی انگیزد. در حالی که به ندرت در طراحی مسکونی استفاده می شود، در کارهای معماری که به دنبال تحریک آمیز بودن هستند، رایج است. مقیاس شوک گاهی می تواند شبیه معماری کیچ باشد که با رنگ ها، بافت ها و فرم های اغراق آمیز مشخص می شود. والتر بنجامین ، فیلسوف ، مدافع این موضوع، استدلال میکند که هدف این زیباییشناسی ارائه رضایت فوری بدون نیاز به درگیری عمیق فکری است.
قاب دبی / فرناندو دونیس

هنگام دستکاری مقیاس در طراحی معماری، دو نکته کلیدی مطرح می شود. اولاً، هماهنگ کردن فضا با عملکرد مورد نظر آن بسیار مهم است. آیا سقف 3 متری کافی نیست؟ 7 متری چطور؟ بستگی دارد. یک سالن رقص نیاز به سقف بلند دارد، در حالی که یک سینمای خانگی از سقف پایین تر بهره می برد. دوم، ادراک کاربر متفاوت است - نه تنها در بین بزرگسالان، بلکه حتی بیشتر بین بزرگسالان و کودکان ، زیرا هر فرد بر اساس تواناییهای حسی خود با محیط خود تعامل دارد.
در نهایت، ادراک فضایی یک علم دقیق نیست. در حالی که اصول کلی وجود دارد، روانشناسی ادراکی و شناختی نشان می دهد که پردازش اطلاعات صرفاً فیزیکی نیست. پس زمینه فرهنگی، تجربیات شخصی و انتظارات، نحوه درک و تعامل افراد با فضاها را شکل می دهد و به طراحی معماری عمق و غنا می بخشد.

نحوه درک و تجربه ما از فضاها فراتر از زیبایی شناسی است - آنها مستقیماً بر احساسات ، افکار و حتی خلاقیت ما تأثیر می گذارند. محیطهای بزرگ با سقفهای بلند اغلب حس آزادی و الهام را القا میکنند، در حالی که فضاهای کوچکتر و محصور تمرکز و دروننگری را تشویق میکنند. این صرفاً یک برداشت ذهنی نیست، بلکه یک پدیده علمی مطالعه شده است . در دهه 1960، ادوارد تی هال ، انسان شناس ، اصطلاح «اثر کلیسای جامع» را برای توصیف چگونگی تأثیر ارتفاع سقف بر شناخت و رفتار معرفی کرد . تحقیقات جدیدتر این ایده را گسترش داده است و نشان می دهد که چگونه معماری تصمیم گیری و حالات احساسی را در زمینه های مختلف شکل می دهد.
مطالعات هال نشان می دهد که سقف های بلند باعث ایجاد حس باز بودن، ترویج تفکر انتزاعی، خلاقیت و حل مسائل جامع می شود. برعکس، سقفهای پایینتر حس محصور بودن را تقویت میکند، تمرکز و تفکر تحلیلی را تقویت میکند. با تکیه بر این مفهوم، تحقیقات نشان میدهد که نواحی باز و وسیع، نواحی مغز مرتبط با کاوش فضایی و توجه را فعال میکنند، در حالی که فضاهای بسته واکنشهای احساسی و میل به خروج را برمیانگیزد. در محیطهای خردهفروشی، مطالعهای در سال 2014 توسط Joan Meyers-Levy و Rui Juliet Zhu نشان داد که سقفهای بلند ارزیابی گسترده محصولات را تشویق میکنند، در حالی که سقفهای پایینتر باعث تجزیه و تحلیل دقیق میشوند. این اصل در محیط های کاری و آموزشی نیز صدق می کند، جایی که فضاهای باز نوآوری و طوفان فکری را تقویت می کنند، در حالی که اتاق های کوچکتر تمرکز را روی کارهای دقیق افزایش می دهند.

با این حال، اثر کلیسای جامع صرفاً این درک را نشان می دهد که معماری به طور شهودی برای قرن ها به کار برده است. به عنوان مثال، کلیساهای گوتیک از سقف های سر به فلک کشیده نه تنها برای گسترش درک فضا بلکه برای نماد عظمت الهی استفاده می کردند. این ارتباط بین محیط و ادراک یک اصل اساسی در معماری عصبی است که چگونگی تأثیر عناصر فضایی بر احساسات و رفتارهای انسان را بررسی می کند. امروزه، این مفهوم فراتر از محیطهای مذهبی گسترش مییابد و در موزهها، ساختمانهای دولتی و سایر فضاهایی که برای برانگیختن هیبت، دروننگری یا الهام طراحی شدهاند، استفاده میشود.
همانطور که گفته شد، ارتفاع سقف تنها یکی از بسیاری از استراتژی های معماری است که مقیاس فضایی را تعریف می کند و تجربه کاربر را شکل می دهد. عناصری مانند رنگ ، مواد و نور نیز نقش مهمی در ایجاد فضاهای متمایز ایفا میکنند - یا باعث افزایش وسعت و گرما و صمیمیت میشوند. این عوامل نشان میدهند که چگونه درک ما از یک فضا عمیقاً با احساساتی که برانگیخته میشود مرتبط است. در این زمینه، مقیاس به ابزاری اساسی در انسانیسازی معماری تبدیل میشود و فضاها را قابل زندگیتر و سازگارتر با نیازهای حسی میکند. همانطور که یوجین راسکین در سخنرانی معماری برجسته می کند ، معماری می تواند چهار نوع مقیاس را در نظر بگیرد تا نسبت، راحتی و تجربه را متعادل کند و همیشه دیدگاه انسان را در اولویت قرار دهد. در زیر به بررسی هر یک از این مقیاس ها و کاربرد آنها در پروژه های مختلف معماری می پردازیم.

مقیاس طبیعی
انسانها میدان دید عمدتاً افقی دارند، که توضیح میدهد که چرا فلسهای کوچکتر احساس طبیعیتری دارند. زاویه دید ما بین 50 تا 55 درجه است و ارتباط با سازه های بسیار بلند یا فضاهای بسیار وسیع را سخت تر می کند. در مقابل، ساختمان های پایین تر احساس شهودی و هماهنگی بیشتری دارند. مقیاس انسانی در معماری هم بر ابعاد فیزیکی و هم بر ادراک حسی تأثیر می گذارد و تأثیری خوشایند و از نظر روانی مثبت ایجاد می کند. فضاهایی که با در نظر گرفتن مقیاس انسانی طراحی شده اند، ارتباطات ارگانیک، سهولت ناوبری و احساس قوی تر تعلق را تشویق می کنند. علاوه بر این، آنها با نسبت های موجود در طبیعت و بدن انسان هماهنگ هستند و حس آشنایی و تعادل را تقویت می کنند.
خانه پیشاهنگی / BAAG

مرکز فرهنگی بومی و مدیتیشن کالج متوسطه بنتلی / dwpIsuters

مقیاس یادبود
در مقابل، مقیاس یادبود به طور قابل توجهی بزرگتر از مقیاس انسانی است و عمدتاً در ساختمانهای عمومی، سازههای مذهبی و بناهای یادبود استفاده میشود. طبیعت با شکوه آن به طور طبیعی باعث می شود که کاربران احساس کوچکی و محدود کنند. از نظر تاریخی، مقیاس یادبود به عنوان ابزاری برای قدرت عمل کرده است - حاکمان، دیکتاتورها و مقامات مذهبی از ساختارهای بزرگ برای نشان دادن پیروزی ها، ابراز تسلط و حتی القای ترس استفاده کرده اند. با این حال، با تکامل ارزشهای اجتماعی، معماری تاریخی به طور فزایندهای برای خدمت به نیازهای عمومی، تقویت دسترسی، هویت فرهنگی و تعلق جمعی تغییر کاربری داده است.
بورس اوراق بهادار / Tadao Ando Architect & Associates + NeM Architectes + Pierre-Antoine Gatier

پارک نجومی دبیرستان ژنزه / معماران خاص + معماران واحد

کلیسای جامع مسیح نور / SOM

مقیاس صمیمی
از سوی دیگر مقیاس صمیمی شخصی و دعوت کننده است. زیرمجموعه ای از مقیاس انسانی است که برای تقویت راحتی، حریم خصوصی و احساس عقب نشینی طراحی شده است. عناصری مانند انگلنوک - یک گوشه نشستن کوچک در نزدیکی شومینه - یا یک نیمکت پنجره داخلی نمونه فضاهایی هستند که این مقیاس را تداعی می کنند. نزدیکی دیوارها و کاهش باز بودن احساس آرامش و امنیت را افزایش میدهد و این مناطق را برای مطالعه، تفکر یا آرامش ایدهآل میکند. مقیاس صمیمی نه تنها در مکانهای مسکونی، بلکه در محیطهای تجاری مانند رستورانهای دنج و کافههای کوچک که فضایی گرم و صمیمی ایجاد میکند نیز مرتبط است.
موزه هنر زایشوی / جونیا ایشیگامی + همکاران

خانه گرم استودیو / دانشگاه جیائو تونگ شانگهای

نمازخانه زمین / Cabrera Arqs

مقیاس شوک
مقیاس شوک، کمترین متعارف از این چهار مورد، برای تعجب و به چالش کشیدن ادراک استفاده می شود. معمولاً در پروژههای تجربی یا هنری یافت میشود، از طریق نسبتهای بزرگ یا غیرمنتظره کوچک تأثیر فوری ایجاد میکند. این رویکرد که اغلب در معماری مفهومی و تاسیسات هنری دیده می شود، انتظارات فضایی سنتی را مختل می کند و کنجکاوی یا هیبت را برمی انگیزد. در حالی که به ندرت در طراحی مسکونی استفاده می شود، در کارهای معماری که به دنبال تحریک آمیز بودن هستند، رایج است. مقیاس شوک گاهی می تواند شبیه معماری کیچ باشد که با رنگ ها، بافت ها و فرم های اغراق آمیز مشخص می شود. والتر بنجامین ، فیلسوف ، مدافع این موضوع، استدلال میکند که هدف این زیباییشناسی ارائه رضایت فوری بدون نیاز به درگیری عمیق فکری است.
قاب دبی / فرناندو دونیس

هنگام دستکاری مقیاس در طراحی معماری، دو نکته کلیدی مطرح می شود. اولاً، هماهنگ کردن فضا با عملکرد مورد نظر آن بسیار مهم است. آیا سقف 3 متری کافی نیست؟ 7 متری چطور؟ بستگی دارد. یک سالن رقص نیاز به سقف بلند دارد، در حالی که یک سینمای خانگی از سقف پایین تر بهره می برد. دوم، ادراک کاربر متفاوت است - نه تنها در بین بزرگسالان، بلکه حتی بیشتر بین بزرگسالان و کودکان ، زیرا هر فرد بر اساس تواناییهای حسی خود با محیط خود تعامل دارد.
در نهایت، ادراک فضایی یک علم دقیق نیست. در حالی که اصول کلی وجود دارد، روانشناسی ادراکی و شناختی نشان می دهد که پردازش اطلاعات صرفاً فیزیکی نیست. پس زمینه فرهنگی، تجربیات شخصی و انتظارات، نحوه درک و تعامل افراد با فضاها را شکل می دهد و به طراحی معماری عمق و غنا می بخشد.

مشاوره و انجام پروپوزال معماری
انجام مطالعات رساله معماری، کارشناسی و کارشناسی ارشد
مشاوره و انجام پایان نامه معماری کارشناسی و کارشناسی ارشد
خرید کتابهای دست دوم مهندسی عمران
خدمات گروه معماری هفت:
گروه معماری هفت متشکل از مهندسان معمار خبره در زمینه های زیر در خدمت شما عزیزان است:
طراحی ساختمان مسکونی
طراحی ساختمان اداری
طراحی ویلا
طراحی نما
اصلاح پلان
انجام پایان نامه معماری
انجام پروپوزال معماری
شیت بندی
با ما تماس بگیرید... 09122257213
مقالات دیگر
_______________________________________________________