معماری آزمایشگاه و تأسیسات تحقیقاتی
معماری آزمایشگاه و تأسیسات تحقیقاتی
چگونه معماری باعث اکتشاف علمی می شود: طراحی آزمایشگاه و تأسیسات تحقیقاتی
رابطه هم افزایی بین طراحی معماری و اکتشافات علمی به ندرت مورد توجه قرار می گیرد، اما یک پیشنهاد سودآور است. محیط ساخته شده پتانسیل بسیار زیادی در حمایت از پیشرفت های تحقیقاتی و نوآوری و جامعه علمی دارد. این تأثیر فراتر از فضاهای فیزیکی گسترش مییابد تا هم پویایی داخلی و هم تعامل خارجی را از طریق مداخلات طراحی استراتژیک که ذخایر مختلف تأثیر ، از محققان فردی گرفته تا جامعه گستردهتر را به هم مرتبط میسازد، شامل شود.
دیپا بالگی، مدیر علم + فناوری در شرکت طراحی میان رشتهای HGA ، از اهمیت اتصال در سطوح مختلف - در محلهها، در سراسر ساختمان و در سراسر محوطه دانشگاه دفاع میکند. ساختمان تحقیقاتی و آکادمیک باربارا و گرسون باکار UCSF (BRAB)، پروژه ای توسط HGA ، Snøhetta و Hensel Phelps ، تجسم قوی این فلسفه است. این مرکز 323000 فوت مربعی دارای 147100 فوت مربع آزمایشگاه تحقیقاتی قابل تنظیم مجدد است که با نیازهای علمی در حال تکامل سازگار است، همراه با فضاهای پشتیبانی متمرکز و غیرمتمرکز، منطقه ای به مساحت 23200 فوت مربع برای دانشکده پرستاری UCSF و یک تحقیق بالینی 8000 فوت مربعی.

امکانات تحقیقاتی مدرن، رویکردهای طراحی را برای ایجاد محیط هایی توسعه داده اند که اکتشافات علمی و نوآوری را هدایت می کند. یک تاکتیک خاص شامل ایجاد "محله های" تحقیقاتی در فضاهای داخلی است، همانطور که در BRAB دیده می شود. در اینجا، "محله ها" محققان را در محل کار خود پیرامون موضوعات کشفی خاص مانند دیابت، سرطان، و پزشکی میکروبیوم سازماندهی می کنند.
محله های پژوهشی برای همکاری های بین رشته ای
مفهوم همسایگی با اجازه دادن به دانشمندانی که بر روی چالشهای مرتبط کار میکنند، به راحتی با یکدیگر تعامل کرده و بینشهای خود را به اشتراک میگذارند، همکاری بینرشتهای را جرقه میزند. محلهها از محدودیتهای چیدمان آزمایشگاهی معمولی فراتر میروند که اغلب محققان را در اتاقها یا بخشهای جداگانه جدا میکند. تنوع در کار آنها امکان همکاری خود به خودی را فراهم می کند که ممکن است منجر به پیشرفت های مرتبط با نتایج تحقیقات مشابه شود. این انتخاب طراحی منعکس کننده نیاز به فضاهایی است که از علم مبتنی بر تیم پشتیبانی می کند تا تلاش های فردی که یک روند گسترده تر در برنامه ریزی تأسیسات تحقیقاتی است.
همانطور که بالگی خاطرنشان می کند، "ایجاد محله هایی که از علم مبتنی بر تیم پشتیبانی می کنند با آزمایشگاه هایی که توسط تیم های اکتشافی سازماندهی شده اند، به نوبه خود همکاری های تحقیقاتی و پیشرفت های علمی را تسریع می بخشد." این محیطها زیرساختها را در بر میگیرند و در عین حال تعاملات بداههای مانند مناطق تجمع اختصاصی، فضاهای نوشتن در داخل و خارج آزمایشگاهها و مکانهای گردهمایی غیررسمی مانند ایستگاههای قهوه را ارتقا میدهند.


در سطح خرد، هر محله آزمایشگاهها، مناطق نوشتن، دفاتر، فضاهای جمعآوری و قهوهخانهها را ترکیب میکند تا یک محیط کاری جذاب و مطلوب برای تعاملات رسمی و غیررسمی ایجاد کند. سطح کلان ممکن است دارای مناطق مشترک مانند مراکز شهر، اتاق های کنفرانس، و امکانات مشترک در داخل مرکز باشد، جایی که تعاملات و جلسات گروهی بزرگتر ممکن است رخ دهد.
ادغام در سطح دانشگاه تضمین می کند که ساختمان ها به عنوان بخشی از یک اکوسیستم بزرگتر عمل می کنند. BRAB این را از طریق اتصال SkyBridge خود به مراکز تحقیقاتی و بالینی مجاور نشان می دهد. این ارتباط به محققان، که برخی از آنها پزشک نیز هستند، اجازه میدهد تا بین مراقبت از بیمار و تحقیقات آزمایشگاهی تغییر کنند و از اقدامات متقابل عملکردی خود حمایت کنند.

علاوه بر این، سلامت و تندرستی محققان در طراحی محیط های کاری مولد یک نکته ارزشمند است. تحقیقات به طور مداوم نشان می دهد که کیفیت محل کار به طور مستقیم بر کیفیت کار تولید شده تأثیر می گذارد. عناصری مانند نور طبیعی، کنترل صدا و کیفیت هوا برای حمایت از سلامت جسمی و روانی محققان ضروری هستند. با اولویت دادن به سلامتی محققان، موسسات نه تنها می توانند بهره وری را افزایش دهند، بلکه می توانند استعدادهای برتر را در یک زمینه رقابتی فزاینده جذب و حفظ کنند.
ارتباط پردیس و جامعه
نوآوری واقعی زمانی شکوفا می شود که مؤسسات مرزهای نفوذپذیری را با محیط اطراف خود حفظ کنند. BRAB نشان میدهد که چگونه برنامهریزی معماری متفکرانه میتواند اکوسیستمی را ایجاد کند که در عین تعامل با جامعه به اکتشافات پیشگامانه کمک میکند. نقش این ساختمان فراتر از کارکردهای تحقیقاتی آن است و به عنوان پلی بین UCSF و جامعه سانفرانسیسکو عمل می کند. BRAB که در مکان تاریخی UC Hall، اولین بیمارستان دانشگاه کالیفرنیا ساخته شده در سال 1917 واقع شده است، مشارکت عمومی را از طریق بازسازی خیابان Parnassus و یک تفرجگاه عمومی جدید شرقی-غربی در اولویت قرار می دهد. این فضای مناسب برای عابر پیاده دارای گیاهان بومی، مکانهای نشیمن دلپذیر، و مناظر خوش منظره با چشمانداز شهر، پارک گلدن گیت، و اقیانوس آرام است.


طراحی این مرکز به طور فعال به چالش های ارتباطی پردیس می پردازد. همانطور که بالگی توضیح می دهد، "قبلا، ساختمان موجود مانعی ایجاد می کرد که از دسترسی آسان از طریق محوطه دانشگاه جلوگیری می کرد. اکنون، با طراحی جدید، ما مسیری را برای افراد فراهم می کنیم تا از ساختمان عبور کنند و به کوه سوترو متصل شوند." افزودن فضاهای خرده فروشی رو به عموم و مناطق نشستن در فضای باز فرصت هایی برای تعامل بین محققان و ساکنان محلی ایجاد می کند و به طور موثر مرزهای سنتی بین مؤسسات دانشگاهی و جوامع آنها را از بین می برد.
ادغام صنعت در فضاهای تحقیقاتی یکی دیگر از راهبردهای هدایت نوآوری است. با قرار دادن شرکای صنعتی در موسسات دانشگاهی یا تحقیقاتی، هر دو طرف می توانند از افزایش همکاری بهره مند شوند و انتقال تحقیقات به کاربردهای عملی را تسریع کنند. یک مثال قابل توجه از این رویکرد، دانشگاه دولتی در ساختمان ETEC آلبانی است که بین دانشجویان، اساتید و شرکتهای خصوصی که بر روی فناوریهایی در زمینههایی مانند علم آب و هوا و بیوتکنولوژی کار میکنند، مشارکت ایجاد میکند.
در مجله Penn Engineering Today، یان شفلر بر اهمیت درک چگونگی تعامل محققان با محیط خود فراتر از عناصر فیزیکی مانند میز کار، تجهیزات و ابزارهای برقی تاکید می کند. رابطه بین چیدمان آزمایشگاه و بهره وری محقق جالب است - اینکه چقدر فضا از همکاری، گردش کار و حتی رفاه ذهنی پشتیبانی می کند، می تواند تفاوت قابل توجهی در بازده علمی ایجاد کند.

برنامهریزی آزمایشگاهی مؤثر نقشی اساسی در حمایت از اکتشافات علمی دارد، بهویژه هنگام طراحی فضاهایی که کار در مقیاسهای مختلف را در خود جای میدهند - از ایستگاههای کاری فردی گرفته تا کل محوطههای تحقیقاتی. یک آزمایشگاه خوب برنامه ریزی شده به طور یکپارچه فرم و عملکرد را برای به حداکثر رساندن کارایی ادغام می کند و در عین حال محیطی امن و راحت را برای محققان حفظ می کند. هدف این است که فضاهایی را ایجاد کنیم که علم بتواند در آن رشد کند، چه در یک چیدمان فشرده و مدولار یا یک منطقه گسترده تر و مشارکتی.
همانطور که روش های اکتشاف علمی تکامل می یابند، طراحی فضاهای تحقیقاتی نقش حمایتی در کمک به همکاری و بهینه سازی عملکرد ایفا می کند. از آنجایی که تحقیقات به طور فزاینده ای شامل تیم های چند رشته ای می شود که در بخش های مختلف کار می کنند ، طراحی فضاهایی که تعامل را تشویق می کنند بسیار مهم است. ارزیابی طراحی تأسیسات تحقیقاتی در مقیاسهای چندگانه، تأثیر نوآوری علمی را بر جامعه افزایش میدهد و در عین حال مردم را قادر میسازد تا فعالانه در فرآیند تحقیق مشارکت کنند و از آن بهره ببرند. از طریق همکاری نزدیک با مشتریان تحقیقاتی، تیمهای معماری پتانسیل طراحی فضاهایی را دارند که فراتر از عملکرد هستند، محیطهایی را ارائه میکنند که در آن ایدهها میتوانند شکوفا شوند، ارتباطات میتوانند شکل بگیرند و پیشرفتهای علمی میتوانند رشد کنند. طراحی چارچوب هایی را برای رشد این روابط فراهم می کند، جایی که تحقیقات سریع و نمونه سازی از نوآوری در جوامع ما پشتیبانی می کند.
رابطه هم افزایی بین طراحی معماری و اکتشافات علمی به ندرت مورد توجه قرار می گیرد، اما یک پیشنهاد سودآور است. محیط ساخته شده پتانسیل بسیار زیادی در حمایت از پیشرفت های تحقیقاتی و نوآوری و جامعه علمی دارد. این تأثیر فراتر از فضاهای فیزیکی گسترش مییابد تا هم پویایی داخلی و هم تعامل خارجی را از طریق مداخلات طراحی استراتژیک که ذخایر مختلف تأثیر ، از محققان فردی گرفته تا جامعه گستردهتر را به هم مرتبط میسازد، شامل شود.
دیپا بالگی، مدیر علم + فناوری در شرکت طراحی میان رشتهای HGA ، از اهمیت اتصال در سطوح مختلف - در محلهها، در سراسر ساختمان و در سراسر محوطه دانشگاه دفاع میکند. ساختمان تحقیقاتی و آکادمیک باربارا و گرسون باکار UCSF (BRAB)، پروژه ای توسط HGA ، Snøhetta و Hensel Phelps ، تجسم قوی این فلسفه است. این مرکز 323000 فوت مربعی دارای 147100 فوت مربع آزمایشگاه تحقیقاتی قابل تنظیم مجدد است که با نیازهای علمی در حال تکامل سازگار است، همراه با فضاهای پشتیبانی متمرکز و غیرمتمرکز، منطقه ای به مساحت 23200 فوت مربع برای دانشکده پرستاری UCSF و یک تحقیق بالینی 8000 فوت مربعی.

امکانات تحقیقاتی مدرن، رویکردهای طراحی را برای ایجاد محیط هایی توسعه داده اند که اکتشافات علمی و نوآوری را هدایت می کند. یک تاکتیک خاص شامل ایجاد "محله های" تحقیقاتی در فضاهای داخلی است، همانطور که در BRAB دیده می شود. در اینجا، "محله ها" محققان را در محل کار خود پیرامون موضوعات کشفی خاص مانند دیابت، سرطان، و پزشکی میکروبیوم سازماندهی می کنند.
محله های پژوهشی برای همکاری های بین رشته ای
مفهوم همسایگی با اجازه دادن به دانشمندانی که بر روی چالشهای مرتبط کار میکنند، به راحتی با یکدیگر تعامل کرده و بینشهای خود را به اشتراک میگذارند، همکاری بینرشتهای را جرقه میزند. محلهها از محدودیتهای چیدمان آزمایشگاهی معمولی فراتر میروند که اغلب محققان را در اتاقها یا بخشهای جداگانه جدا میکند. تنوع در کار آنها امکان همکاری خود به خودی را فراهم می کند که ممکن است منجر به پیشرفت های مرتبط با نتایج تحقیقات مشابه شود. این انتخاب طراحی منعکس کننده نیاز به فضاهایی است که از علم مبتنی بر تیم پشتیبانی می کند تا تلاش های فردی که یک روند گسترده تر در برنامه ریزی تأسیسات تحقیقاتی است.
همانطور که بالگی خاطرنشان می کند، "ایجاد محله هایی که از علم مبتنی بر تیم پشتیبانی می کنند با آزمایشگاه هایی که توسط تیم های اکتشافی سازماندهی شده اند، به نوبه خود همکاری های تحقیقاتی و پیشرفت های علمی را تسریع می بخشد." این محیطها زیرساختها را در بر میگیرند و در عین حال تعاملات بداههای مانند مناطق تجمع اختصاصی، فضاهای نوشتن در داخل و خارج آزمایشگاهها و مکانهای گردهمایی غیررسمی مانند ایستگاههای قهوه را ارتقا میدهند.


در سطح خرد، هر محله آزمایشگاهها، مناطق نوشتن، دفاتر، فضاهای جمعآوری و قهوهخانهها را ترکیب میکند تا یک محیط کاری جذاب و مطلوب برای تعاملات رسمی و غیررسمی ایجاد کند. سطح کلان ممکن است دارای مناطق مشترک مانند مراکز شهر، اتاق های کنفرانس، و امکانات مشترک در داخل مرکز باشد، جایی که تعاملات و جلسات گروهی بزرگتر ممکن است رخ دهد.
ادغام در سطح دانشگاه تضمین می کند که ساختمان ها به عنوان بخشی از یک اکوسیستم بزرگتر عمل می کنند. BRAB این را از طریق اتصال SkyBridge خود به مراکز تحقیقاتی و بالینی مجاور نشان می دهد. این ارتباط به محققان، که برخی از آنها پزشک نیز هستند، اجازه میدهد تا بین مراقبت از بیمار و تحقیقات آزمایشگاهی تغییر کنند و از اقدامات متقابل عملکردی خود حمایت کنند.

علاوه بر این، سلامت و تندرستی محققان در طراحی محیط های کاری مولد یک نکته ارزشمند است. تحقیقات به طور مداوم نشان می دهد که کیفیت محل کار به طور مستقیم بر کیفیت کار تولید شده تأثیر می گذارد. عناصری مانند نور طبیعی، کنترل صدا و کیفیت هوا برای حمایت از سلامت جسمی و روانی محققان ضروری هستند. با اولویت دادن به سلامتی محققان، موسسات نه تنها می توانند بهره وری را افزایش دهند، بلکه می توانند استعدادهای برتر را در یک زمینه رقابتی فزاینده جذب و حفظ کنند.
ارتباط پردیس و جامعه
نوآوری واقعی زمانی شکوفا می شود که مؤسسات مرزهای نفوذپذیری را با محیط اطراف خود حفظ کنند. BRAB نشان میدهد که چگونه برنامهریزی معماری متفکرانه میتواند اکوسیستمی را ایجاد کند که در عین تعامل با جامعه به اکتشافات پیشگامانه کمک میکند. نقش این ساختمان فراتر از کارکردهای تحقیقاتی آن است و به عنوان پلی بین UCSF و جامعه سانفرانسیسکو عمل می کند. BRAB که در مکان تاریخی UC Hall، اولین بیمارستان دانشگاه کالیفرنیا ساخته شده در سال 1917 واقع شده است، مشارکت عمومی را از طریق بازسازی خیابان Parnassus و یک تفرجگاه عمومی جدید شرقی-غربی در اولویت قرار می دهد. این فضای مناسب برای عابر پیاده دارای گیاهان بومی، مکانهای نشیمن دلپذیر، و مناظر خوش منظره با چشمانداز شهر، پارک گلدن گیت، و اقیانوس آرام است.


طراحی این مرکز به طور فعال به چالش های ارتباطی پردیس می پردازد. همانطور که بالگی توضیح می دهد، "قبلا، ساختمان موجود مانعی ایجاد می کرد که از دسترسی آسان از طریق محوطه دانشگاه جلوگیری می کرد. اکنون، با طراحی جدید، ما مسیری را برای افراد فراهم می کنیم تا از ساختمان عبور کنند و به کوه سوترو متصل شوند." افزودن فضاهای خرده فروشی رو به عموم و مناطق نشستن در فضای باز فرصت هایی برای تعامل بین محققان و ساکنان محلی ایجاد می کند و به طور موثر مرزهای سنتی بین مؤسسات دانشگاهی و جوامع آنها را از بین می برد.
ادغام صنعت در فضاهای تحقیقاتی یکی دیگر از راهبردهای هدایت نوآوری است. با قرار دادن شرکای صنعتی در موسسات دانشگاهی یا تحقیقاتی، هر دو طرف می توانند از افزایش همکاری بهره مند شوند و انتقال تحقیقات به کاربردهای عملی را تسریع کنند. یک مثال قابل توجه از این رویکرد، دانشگاه دولتی در ساختمان ETEC آلبانی است که بین دانشجویان، اساتید و شرکتهای خصوصی که بر روی فناوریهایی در زمینههایی مانند علم آب و هوا و بیوتکنولوژی کار میکنند، مشارکت ایجاد میکند.
در مجله Penn Engineering Today، یان شفلر بر اهمیت درک چگونگی تعامل محققان با محیط خود فراتر از عناصر فیزیکی مانند میز کار، تجهیزات و ابزارهای برقی تاکید می کند. رابطه بین چیدمان آزمایشگاه و بهره وری محقق جالب است - اینکه چقدر فضا از همکاری، گردش کار و حتی رفاه ذهنی پشتیبانی می کند، می تواند تفاوت قابل توجهی در بازده علمی ایجاد کند.

برنامهریزی آزمایشگاهی مؤثر نقشی اساسی در حمایت از اکتشافات علمی دارد، بهویژه هنگام طراحی فضاهایی که کار در مقیاسهای مختلف را در خود جای میدهند - از ایستگاههای کاری فردی گرفته تا کل محوطههای تحقیقاتی. یک آزمایشگاه خوب برنامه ریزی شده به طور یکپارچه فرم و عملکرد را برای به حداکثر رساندن کارایی ادغام می کند و در عین حال محیطی امن و راحت را برای محققان حفظ می کند. هدف این است که فضاهایی را ایجاد کنیم که علم بتواند در آن رشد کند، چه در یک چیدمان فشرده و مدولار یا یک منطقه گسترده تر و مشارکتی.
همانطور که روش های اکتشاف علمی تکامل می یابند، طراحی فضاهای تحقیقاتی نقش حمایتی در کمک به همکاری و بهینه سازی عملکرد ایفا می کند. از آنجایی که تحقیقات به طور فزاینده ای شامل تیم های چند رشته ای می شود که در بخش های مختلف کار می کنند ، طراحی فضاهایی که تعامل را تشویق می کنند بسیار مهم است. ارزیابی طراحی تأسیسات تحقیقاتی در مقیاسهای چندگانه، تأثیر نوآوری علمی را بر جامعه افزایش میدهد و در عین حال مردم را قادر میسازد تا فعالانه در فرآیند تحقیق مشارکت کنند و از آن بهره ببرند. از طریق همکاری نزدیک با مشتریان تحقیقاتی، تیمهای معماری پتانسیل طراحی فضاهایی را دارند که فراتر از عملکرد هستند، محیطهایی را ارائه میکنند که در آن ایدهها میتوانند شکوفا شوند، ارتباطات میتوانند شکل بگیرند و پیشرفتهای علمی میتوانند رشد کنند. طراحی چارچوب هایی را برای رشد این روابط فراهم می کند، جایی که تحقیقات سریع و نمونه سازی از نوآوری در جوامع ما پشتیبانی می کند.
مشاوره و انجام پروپوزال معماری
انجام مطالعات رساله معماری، کارشناسی و کارشناسی ارشد
مشاوره و انجام پایان نامه معماری کارشناسی و کارشناسی ارشد
خرید کتابهای دست دوم مهندسی عمران
خدمات گروه معماری هفت:
گروه معماری هفت متشکل از مهندسان معمار خبره در زمینه های زیر در خدمت شما عزیزان است:
طراحی ساختمان مسکونی
طراحی ساختمان اداری
طراحی ویلا
طراحی نما
اصلاح پلان
انجام پایان نامه معماری
انجام پروپوزال معماری
شیت بندی
با ما تماس بگیرید... 09122257213
مقالات دیگر
_______________________________________________________