معماری سبز (Green Architecture ) چیست؟
معماری سبز (Green Architecture ) چیست؟
ممکن است تابحال کلمه معماری سبز را نشنیده باشید اما احتمالاً دیوارهای پوشیده شده از گیاهان و یا پشتبامهای احاطه شده توسط گلها را دیدهاید، در واقع این موارد همگی مشتق شده از معماری سبز هستند که ممکن است در وهله اول صرفاً جنبه تزیینی داشته باشند اما در پشت پرده ماجرا، تمامی این موارد در راستای دستیابی به هدف بزرگ معماری سبز یعنی حفظ انرژی و مهمتر از آن حفاظت از محیط زیست طراحی شدهاند.
معماری سبز یا Green Architecture رویکردی نوین در معماری است که به دنبال توسعه پایدار مبتنیبر فرهنگی زیستگرا بوده و در سالهای اخیر به شدت مورد توجه معماران، توسعهدهندگان سیستمهای شهری و حتی شهروندان قرار گرفته. هدف اصلی در معماری سبز، بازگشت به طبیعت مطابق با سلیقه و نیاز انسان مدرن است که با کمک اصول طراحی بیوفیلیک آن را محقق میکند.
معماری سبز با کنار زدن معماری خاکستری، دست خود را به سوی زمین دراز کرده تا با آن از در آشتی درآید. دیگر اینکه معماری سبز در دو بعد معماری داخلی و معماری فضای سبز یا محوطه سازی پیادهسازی میشود و برای هر دو، راهکارهای جامع و تیزبینانه در نظر دارد.
در معماری سبز عناصر متعددی درگیر میشوند که در ادامه بیشتر با آنها آشنا میشوید.
ساختمان سبز چیست؟
گاهی اوقات پس از آشنایی با معماری سبز، بسیاری از افراد این برداشت را پیدا میکنند که ساختمانهای طراحی شده بر اساس معماری سبز حتماً به رنگ سبز و مملو از گیاهان هستند، در صورتی که ممکن است در بسیاری از موارد در سازههای بنا شده بر اساس معماری سبز هیچگونه گیاهی به چشم نخورد!
همانطور که پیشتر ذکر شد، هدف معماری سبز حفظ انرژی و حفاظت از محیط زیست در مقابل آسیبهای زیانبار ناشی از ساختوساز به سبک معماری خاکستری است، بنابراین تحقق این امر فقط از طریق گیاهان حاصل نمیشود و گستردهتر از این صحبتهاست. امروز معماران سبز با استفاده از مصالح ایمنتر و روشهای سبز بازیابی انرژی و موارد دیگر در راه تحقق این هدف قدم برمیدارند.
طور کلی ساختمانهایی که بر مبنای معماری سبز و اهداف مربوط به آن ساخته میشوند، در گروه ساختمانهای سبز قرار میگیرند. ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که یک ساختمان سبز ممکن است از نظر تعریف از شهری به شهر دیگر متفاوت باشد. فرهنگ، محیط زیست، آبوهوا، اقتصاد و منابع برخی از مسائلی هستند که ممکن است بر معماری سبز و در نتیجه شکلگیری ساختمانهای سبز تأثیر بگذارند.
تفاوت معماری سبز و معماری پایدار
در کنار بحث معماری سبز، مبحثی تحت عنوان معماری پایدار (Sustainable Architecture) نیز مطرح میشود که معنای بسیار نزدیکی به معماری سبز دارد اما بر اساس تفاوتی که بین معماری سبز و معماری پایدار وجود دارد، این دو عنوان از یکدیگر تمییز داده میشوند.
هنگام مقایسه معماری سبز و پایدار، تفاوت اصلی که به چشم میخورد این است که معماری پایدار یک ایدئولوژی گسترده است که پیامدهای اجتماعی، زیست محیطی، عملکرد و مالی را در نظر میگیرد، در صورتی که معماری سبز بیشتر بر جنبههای محیط زیستی تمرکز دارد.
یک مثال کامل و جامع برای مشخص شدن نقش معماری سبز و پایدار در زندگی روزمره بررسی پارکتهای کف منازل است. به عنوان مثال اگر به پارکتهای استفاده شده در منزل خود نگاه کنید میتوانید آثار معماری سبز و همچنین معماری پایدار را مشاهده کنید.
در نگاه اول نقش معماری سبز پدیدار میشود بدین صورت که استفاده از این مدل چوبها به علت فقدان مواد مضری از قبیل ترکیبات آلیِ فرار، انتخابی امن و هوشمندانهای است اما از طرف دیگر مسئله قطع درختان برای استفاده از چوبهای آنها یک تناقض بزرگ با نظریه معماری سبز که ادعای حفاظت از محیط زیست را هدف خود قرار داده است ایجاد میکند، در این صورت راه حل چیست؟
در این حالت معماری پایدار برطرف کننده این تناقض است بدین صورت که با ارائه نظریه کاشت هر درخت در ازای هر درخت قطع شده توازن را برقرار میکند. بدین ترتیب میتوان این طور بیان کرد که معماری سبز و معماری پایدار در مواردی تکمیل کننده معنای یکدیگر هستند.
اصول معماری سبز
اصل اول : حفاظت از انرژی
هر ساختمان باید به گونهای طراحی و ساخته شود که نیاز آن به سوخت فسیلی به حداقل ممکن برسد. ضرورت پذیرفتن این اصل در عصرهای گذشته بدون هیچ شک و تردیدی با توجه به نحوه ساخت و سازها غیر قابل انکار می باشد و شاید تنها به سبب تنوع بسیار زیاد مصالح و فن آوری های جدید در دوران معاصر چنین اصلی در ساختمان ها به دست فراموشی سپرده شده است و این بار با استفاده از مصالح گوناگون ویا با ترکیب های مختلفی از آنها، ساختمان ها، محیط را با توجه به نیاز های کاربران تغییر میدهند.
اشاره به نظریه مجتمع زیستی نیز خالی از لطف نمیباشد، که از فراهم آوردن سرپناهی برای در امان ماندن در برابر سرما و یا ایجاد فضایی خنک برای سکونت افراد سرچشمه میگیرد ، به این دلیل و همچنین وجود عوامل دیگر مردمان ساختمانهای خود را به خاطر مزایای متقابل فراوان در کنار یکدیگر بنا میکردند. ساختمانهایی که در تعامل با اقلیم محلی و در تلاش برای کاهش وابستگی به سوخت فسیلی ساخته می شوند ، نسبت به آپارتمانهای عادی امروزی، حامل تجربیاتی منفرد و مجزا بوده و در نتیجه، به عنوان تلاشهای نیمهکاره برای خلـق مــعـــماری سبــز مطــرح میشوند. بسیاری از این تجربیات نیز بیشتر حاصل کار و تلاش انفرادی بوده؛ و بنابراین روشن است به عنوان اصلی پایدار در طراحی ها و ساخت و سازهای جامعه امروز لحاظ نمی گردد.
اصل دوم: کار با اقلیم
از دیگر اصول معماری سبز (پایدار) کار با اقلیم است، ساختمان ها باید به گونه ای طراحی شوند که قادر به استفاده از اقلیم و منابع انرژی محلی باشند . شکل و نحوه استقرار ساختمان و محل قرار گیری فضاهای داخلی آن می توانند به گونه ای باشد که موجب ارتقاع سطح آسایش درون ساختمان گردد و در عین حال از طریق عایق بندی صحیح سازه، موجبات کاهش مصرف سوخت فسیلی پدید آید. این دو فرآیند مذکور ناگزیر دارای هم پوشانی و نقاط مشترک فراوان می باشند. پیش از گسترش همه جانبه مصرف سوخت فسیلی، چوب منبع اصلی انرژی به حساب می آمد که هنوز هم حدود 15 درصد از انرژی امروز را نیز تأمین می کند. هنگامی که چوب کمیاب و نایاب شد برای بسیاری از مردم امری طبیعی بود که در راستای کاهش نیاز به چوب، برای تولید گرما از گرمای خورشید کمک بگیرند.
شهرهای یونانی همچون «پیرنه» مکان شهر را به گونه ای تغییر دادند که از ورود سیل به شهر جلوگیری شود ، و شبکه ای مستطیل شکل با خیابانهای شرقی ـ غربی را احداث نمودند که به ساختمان ها اجازه جهت گیری به سمت جنوب و استفاده از نور مطلوب خورشید را می داد. رومی ها نیز پیروی از اصول طراحی خورشیدی را با آموختن از تجربیات یونان ادامه دادند ؛ اما آنها پنجره های شفاف که اختراع قرن اول پس از میلاد بود را نیز برای افزایش گرمای بدست آمده بکار گرفتند، با افزایش کمبود چوب به عنوان سوخت ، استفاده از نمای رو به جنوب در ساخت منازل ثروتــمـنـدان و هـمـچنین حمامهای عـمومی شهـر نیز مـتـداول شــد. سنت طراحی با توجه به اقـلـیـم بـرای ایجاد آسایش درون ساختمان به قوانین گرمایش محدود نمیشد بلکه در بسیاری از اقـلـیــم ها معماران ملزم به طـراحـی فـضایی خنک برای پدید آوردن شرایطی مطلوب در داخل ساختمان بود . راهحل معــمول درعـصـر حاضر ، یعنی استفاده از سیستم های تهویه مطبوع هوا ، تنها فرآیندی ناکار آمد در تقابل با اقلیم به شمار می رود و در عین حال همراه باعث مصرف زیاد انرژی می باشد ، که حتی به هنگام ارزانی و فراوانی انرژی به دلیل آلودگی حاصل از آن امری اشتباه بشمار می آید.
اصول سوم: کاهش استفاده از منابع جدید
هر ساختمان باید به گونه ای طراحی شود که استفاده از منابع جدید را به حداقل برساند و در پایان عمر مفید خود، منبعی برای ایجاد سازههای دیگر بوجود بیاورد. گرچه جهتگیری این اصل ، همچون سایر اصول اشاره شده به سوی ساختمانهای جدید است، ولی باید یادآور شد که اغلب منابع موجود در جهان در محیط مصنوع فعلی بکارگرفته شدهاند و ترمیم و ارتقاء وضعیت ساختمانهای فعلی برای کاهش اثرات زیست محیطی ، امری است که از اهمیتی برابر با خلق سازههای جدید برخوردار است. این نکته را نیز باید مورد توجه قرار داد که تعداد منابع کافی برای خلق محیطهای مصنوع در جهان وجود ندارند که بتوان برای بازسازی هر نسل از ساختمانها، مقداری جدید از آنها را مورد استفاده قرار داد . این استفاده مجدد میتواند در مسیر استفاده از مصالح بازیافت شده یا فضاهای بازیافت شده شکل بگیرد، بازیافت ساختمان ها و عناصر درون آنها بخشی از تاریخ معماری است.
اصل چهارم: احترام به کاربران
معماری سبز به تمامی افرادی که از ساختمان استفاده میکنند احترام می گذارد. به نظر میرسد که این اصل ارتباط اندکی با آلودگی ناشی از تغییرات اقلیم جهانی و تخریب لایه ازن داشته باشد . اما فرآیند سبز از معماری که شامل احترام برای تمامی منابع مشترک در ساخت یک ساختمان کامل هستند انسان را از این مجموعه خارج نمی نماید. تمام ساختمان ها توسط انسان ها ساخته می شوند اما در بعضی از سازه ها حقیقت حضور انسان محترم شمرده می شود، در حالی که در برخی دیگر تلاش برای رد ابعاد انسانی در فرآیند ساخت مشاهده می شود. در ژاپن تعدادی روبوت نقش انسان را در ایجاد و طراحی ساختمان ها بر عهده گرفته اند، اما برای یک روبوت کارآیی مؤثر در مورد پروژه ، شامل اجرای یک وظـیـفـه خـاص مــی باشد که می تواند آن را به دفعات تکرار کرد. اما در مقیاسی متفاوت یک انسان به عنوان معمار همچنان می تواند بر مهارت خود بر انجام تعداد بسیاری از کارهای نامرتبط اعتماد کند.
احترام بیشتر به نیازهای انسانی و نیروی کار، می تواند در دو مسیر مجزا مورد توجه قرار گیرد. برای یک ساختمان ساز حرفه ای توجه به این نکـته ضرورت دارد که ایمنی و سلامت مصالح و فرآیند های شکل دهنده ساختمان به همان میزان که برای کارگران و یا استفاده کنندگان آن مهم است برای کل جامعه بشری نیز از اهـمـیت بـســزایی بـرخوردار می باشد. معماران به تدریج از وجود سم های مختلف در سایت های ساختمانی آگاه شده اند و به تازگی استفاده از مواد عایـق دارای انواع CFC و یا استفاده از سایر مصالح خطرناک در ساختمان ممنوع شده است. شکل دیگر مشارکت انسانی که نیازمند توجه است، اشتراک و دخالت مثبت کاربران در فرآیند طراحی و ساخت است، که چنانچه به طور موثر بکار گرفته نشود یک منبع کارا و مفید به هدر رفته است. تعداد زیادی از ساختمان ها از این انرژی بهره برده اند و نتایج حاصل از آن نیز موجب رضایت در خلـق ساختمان های بزرگ شده است.
اصل پنجم: احترام به سایت
هر ساختمان باید زمین را به گونهای آرام و سبک لمس کند. معمار استرالیایی گلن مورکات این جمله عجیب را بیان می کند که: ساختمان باید زمین را به گونه ای آرام و سبک لمس کند. این گفته یک ویژگی از تعامل میان ساختمان و سایت آن را در خود دارد که برای فرآیند سبز امری ضروری است و البته دارای ویژگی های گسترده تری نیز می باشد. ساختمانی که انرژی را حریصانه مصرف می کند آلودگی تولید می کند و با مصرف کنندگان و کاربران خویش بیگانه است در نتیجه هرگز زمین را به گونه ای آرام و سبک لمس نمی کند.
تفسیری صریح تر از این گفته چنین است که نـمی توان هر ساختمان را از درون سایت ساخته شده در آن خارج نمود و شرایط قبل از ایجاد ساختمان را دوباره در سایت احیا کرد. این نوع ارتباط با سایت در سکونتگاههای سنتی اعراب بادیه نشین دیده می شود؛ سبکی و آرامش موجود در میان آن ها در لمس زمین فقط در جابجایی خانه ایشان نهفته نبود، بلکه شامل مصالح مورد استفاده ایشان و دارایی هایی که با خود حمل می کردند نیز می گردید. سیاه چادر اعراب بادیه نشین از پشم بزها ، گوسفندان و شتران ایشان تولید می شد، هنگامی که این چادر ها برپا می گردید با ایجاد سطح مقطع بسیار کارا از لحاظ ایرودینامیکی از تخریب آن در بادهای شدید جلوگیری می شد؛ چادر با طنابهای بلند در جای خود نگهداری و تیرهای چوبی بسیار اندکی در آن بکار گرفته می شد چرا که چوب در صحرا منبعی بسیار کمیاب بحساب میآمد.
در حالی که در جوامع شهری، زندگی بومی و سنتی خود را برای یکجا نشینی ترک کرده اند و معماران وارد عرصه طراحی شده اند، هنوز نیز برای ایجاد نمایشگاههای مختلف و دیگر فعالیت های فرهنگی نیازی مستمر به سازه های موقت وجود دارد. این قبیل سازه ها اغلب، شکل چادر بادیه نشینان را بخود می گیرد . طراحی صورت گرفته توسط معماران هلندی برای فستیوال 86 در سونسبیک ، این سازه برای حفاظت از مجسمه های شکستنی واقع در خارج ساختمان طراحی شده بود و به علاوه بادی به گونه ای طراحی می شد که به چشم نیاید. دراین سازه از چهارنوع مصالح یعنی بتن پیش ساخته برای پی ها ، شیشه های شفاف برای دیوارها و سقف فولاد برای خرپاها و اتصالات و سیلیکون رزینی برای اتصال صفحات شیشه به یکدیگر استفاده شد. باله های شیشه ای نیز به دیوارهای شیشه ای چسبانده شده بودند تا صلبیت بیشتری را ایجاد کند و همچنین مکانی را برای اتصال خرپاهای فلزی سبک حامل سقف شیشه ای فراهم نماید. کف ساختمان زمین عادی بود و برای جلوگیری از گل شدن فقط با چوب پوشانده شده بود. پس از پایان فستیوال این ساختمان دوباره از یکدیگر جدا گردید و پی آن نیز از محل خارج و خاک برداشته شده به جای خود بازگردانیده شد؛ بدین ترتیب زمین سایت بدون هیچ تغییری به وضعیت پیش از برگزاری فستیوال بازگشت.
این ساختمان را می توان برای استفاده در هر نمایشگاه یا فستیوال دیگر به کار گرفت و یا اعضای آن را می توان درهر سازه دیگر مورد استفاده قرار داد.
اصل ششم: کل گرایی
تمامی اصول سبز، نیازمند مشارکت در روندی کل گرا برای ساخت محیط مصنوع هستند.یافتن ساختمان هایی که تمام اصول معماری سبز را خود داشته باشند کار ساده ای نیست. چرا که معماری سبز هنوز بطور کامل شناخته نشده است. یک معماری سبز باید بیش از یک ساختمان منفرد قطعه خود را شامل شود و باید شامل یک شکل پایدار از محیط شهری باشد. شهر، موجودی فراتر از مجموعه ساختمان هاست؛ در حقیقت آن را می توان بصورت مجموعه ای از سامانه های در حال تعامل دید – سامانه هایی برای زیستن و تفریح – که بصورت شکل های ساخته شده دارای کالبد می باشند و با نگاهی دقیق به این سامانه ها است که می تـوانیم چهره شهر آینده را ترسـیـم نماییم.
چرا معماری سبز برای شهرسازی پیشنهاد شده است؟
دلایل زیادی وجود دارد که نشان میدهد معماری سبز تا چه اندازه در شهرسازی مفید و موثر است. مهمترین و اولین عاملی که در این مورد مورد توجه قرار دارد، در حقیقت، تغییر سبک زندگی به سمت استفاده از انرژیهای نو و همچنین نزدیک بودن با فضای سبز و محیط زیست است. استفاده از پروژههای ساخت و ساز و احداث ساختمانهای سبز، ابتدا از مناطق و محلههای کوچک و شهرهایی با وسعت کوچکتر آغاز شد. این پروژهها معمولاً به صورت متمرکز وجود دارند.
تمام تجهیزات یا ملزومات و ملاحظاتی که در معماری سبز اجرا میشوند، مصرف کمتر منابع انرژی را فراهم میکنند. علاوه بر بهینهسازی مصرف انرژی در ساختمان سبز و هدایت شهروندان به سمت انرژیهای تجدیدپذیر، یکی دیگر از مزایای که معماری سبز برای شهرسازی ارائه میدهد، زیبایی بیشتر نمای شهری است؛ چیزی که آرامش خانوادهها را فراهم میکند. تمام عوامل فوق موجب میشود مدیریت شهری به سادگی امکانپذیر باشد.
در سالهای اخیر، استراتژیهایی برای شهرهای در حال توسعه تدوین شده است که بر مبنای معماری سبز قرار گیرد. اگرچه رشد و توسعه این طرح به فرهنگسازی و زمینهسازی قوی نیاز دارد، اما یک پروژه به شدت جذاب و کارآمد است.
مزایا و معایب معماری سبز
برای بررسی مزایا و معایب معماری سبز لازم است تا عناصر درگیر در این سبک را بررسی کنیم. به عنوان مثال بام سبز (روف گاردن) یکی از پرطرفدارترین عناصر معماری سبز است که مزیتهای بیشمارش را در ادامه توضیح دادهایم:
ارزش اقتصادی بیشتر
ساختمانهای سبز احتمالاً در آینده محبوبتر خواهند شد، زیرا مردم از مشکلات زیستمحیطی آگاهتر میشوند و اگر میخواهیم آیندهای قابل زندگی برای نسلهای بعدی را تضمین کنیم، اکنون زمان تغییر فرا رسیده است. همچنین اگر قصد دارید روزی خانه خود را بفروشید، ساخت و ساز سبز میتواند ارزش فروش بیشتری را در آینده برای شما تضمین کند.
به عنوان مثال در زمان فعلی نیز بامهای سبز در وهلۀ اول علاوه بر ظاهر زیبایی که به ساختمان میدهند، از لحاظ اقتصادی نیز سبب افزایش قیمت بنا میشوند و بدین ترتیب برای مالکان سود فوقالعادهای را حاصل میکنند.
رونق کسب و کار
شاید در نگاه اول بام سبز یک طرح بسیار ساده و عملاً بیفایده به نظر برسد، اما در نگاهی عمیقتر متوجه خواهیم شد که بامهای سبز امکان تفریح و یا ایجاد کسبوکار در بلااستفادهترین قسمت یک ساختمان، یعنی پشت بام را ایجاد میکنند و قدرت معماری سبز را بار دیگر به رخ میکشند.
امروز رستورانها و کافیشاپهای موجود در روف گاردنها طرفداران زیادی دارند و بدین ترتیب تقاضا برای ایجاد روف گاردن و فضای سبز در پشت بامها شدیداً افزایش یافته است.
در یک نگاه کلی ساختمانهای طراحی شده بر اساس معماری سبز، علاوه بر مزیتهای اقتصادی از مزیتهایی دیگری نیز برخوردار هستند که در ادامه به بررسی چندین مورد از آنها خواهیم پرداخت.
کارآمد از نظر حفظ انرژی
یکی از مزیتهای مهم ساختمانهای سبز این است که میتوان آنها را از نظر انرژی بسیار کارآمد در نظر گرفت. برای مثال همانطور که میدانید ساختمانهای قدیمی معمولاً دارای عایقبندی اصولی نیستند و گرمای زیادی را از دست میدهند درحالی که ساختمانهای دوستدار محیطزیست میتوانند گرمای داخل فضای خانه را حفظ کنند زیرا به درستی عایقبندی شدهاند.
این بدان معناست که در چنین ساختمانی شما برای گرم کردن فضای داخلی نسبت به یک ساختمان معمولی کمتر هزینه میکنید و هزینههای گرمایشی شما در مقایسه با زندگی در یک ساختمان قدیمی بسیار کاهش مییابد.
کاهش آلودگی هوا و حفاظت از محیط زیست
ساختمانهای سبز از نظر اتلاف انرژی و گسترش آلودگی هوا نسبت به دیگر ساختمانها نقش بسیار کمرنگتری دارند. همانطور که میدانید برای تولید انرژی، مقادیر زیادی از سوختهای فسیلی استفاده میشود که به نوبه خود انتشار مقادیر قابل توجهی از آلودگی را سبب میشوند.
بنابراین اگر بتوان تقاضای انرژی را از طریق تکنیکهای ساختمان سبز کاهش داد، میزان سوختهای فسیلی که باید در مقیاس جهانی مورد استفاده قرار گیرند نیز میتواند به میزان قابل توجهی کاهش یابد. بنابراین ساختوساز سبز میتواند در راستای افزایش کیفیت هوا و کاهش آلودگی نقش بسزایی داشته باشد.
کاهش انتشار گازهای گلخانهای
کاهش استفاده از سوختهای فسیلی از طریق ساختوساز سبز همچنین به معنای کاهش انتشار گازهای گلخانهای است. بدین ترتیب گرمایش جهانی میتواند تا حدی کاهش یابد و ما به عنوان بشر قرن 21ی میتوانیم اثرات نامطلوب محیطی مرتبط با تغییرات آبوهوایی را کاهش دهیم.
بهبود سلامت کلی
طبیعتاً زندگی در فضایی پوشیده شده از گیاهان با طراوت علاوه بر حفظ سلامت روح و روان باعث سلامت جسمی نیز خواهد شد و از آنجایی که کیفیت هوای داخل خانه نیز بدین ترتیب بهبود مییابد، خطر ابتلا به بیماریهای ریوی نیز با زندگی در ساختمانهای سبز کاهش خواهد یافت.
اگر جانب انصاف را رعایت کنیم، در کنار تمامی مزیتهای فوقالعاده معماری سبز، معایبی نیز به چشم میخورد که در ادامه به ذکر چند مورد از آنها خواهیم پرداخت.
هزینههای اولیه بالا
ساخت و ساز سبز اغلب مستلزم هزینههای اولیه ساختمانی بسیار بالایی در مقایسه با شیوههای ساختوساز معمولی است که ممکن است مردم را از سرمایه گذاری در معماری سبز منصرف کند.
معماری سبز برای همه مکانها مناسب نیست
معماری سبز سعی میکند تا حد امکان از نور خورشید برای تولید و تامین انرژی استفاده کند بااینحال، در مناطقی که روزهای آفتابی زیادی در طول سال ندارند، ایدههای معماری سبز ممکن است راه مناسبی نباشند.
از طرفی برای تبدیل یک ساختمان معمولی به یک ساختمان سبز باید عواملی از جمله سن سازه و میزان پایداری و مقاومت آن در برابر تغییرات بررسی شود زیرا ممکن است یک ساختمان قدیمی تحمل وزن حاصل از بام سبز یا دیوار سبز را نداشته باشد.
مقالات دیگر
_______________________________________________________